حاشیه نگاری از سخنرانی احمدی نژاد
بعد از يك مراسم ناموفق در امامزاده علي اكبر چيذر كه به دليل كمبود جمعيت احمدينژاد ترجيح داد در آنجا حاضر نشود، حالا او و يارانش منطقه ديگري را در تهران براي برگزاري برنامه و سخنراني انتخاب كردند. مسجدي در دروازه دولاب تهران در يكي از خيابانهاي تنگ و باريك آن منطقه، مسجد محمديه كه يكي از مساجد قديمي آن منطقه محسوب ميشود.
از دو روز پيش تبليغات براي حضور او آغاز شده و بنرهايي در كوچه پس كوچهها و خيابانها نصب شده بود. بنرهايي كه خبر از سخنراني محمود احمدينژاد در روز عرفه و پس از نماز مغرب و عشا ميداد. احمدينژاد به نماز و مغرب و عشا نرسيد و با همراهي ثمره هاشمي، علي اكبر جوانفكر و غلامحسين الهام وارد مسجد شد، مرداني كه حضور هر يك از آنها نميتواند توجهها را از غيبت نزديكترين يار احمدينژاد يعني اسفنديار رحيم مشايي كم كند؛ غيبتي كه حالا دارد طولانيتر هم ميشود. امام جماعت مسجد براي خوشامد گويي به رييس دولت نهم و دهم پشت تربيون رفت و گفت: «درست است كه ما ميگوييم دكتر احمدينژاد اما شما براي ما همان حاج محمود جبههها هستي».
محمود احمدينژاد هنوز همان محمود احمدينژاد و ادبياتش هم همان ادبيات است. بدون اينكه ملاحظهاي از مكان و سمتش داشته باشد ميتواند حرفهاي نامتعارفي بزند، حرفهايي كه گاه خنده مخاطبانش را به همراه داشته باشد. او در بخشي از صحبتهايش با بيان اينكه فطرت و ذات ملت ايران توانايي اداره و مديريت جهاني را دارد، گفت: ملت ايران ملتي متمايز با ساير مردمها هستند و ذات آنها شايستگي مديريت جهاني و تكيه دادن بر مناصب تاثيرگذار دنيا را دارد و همواره اين شايستگي را به جهان نشان دادهاند و هر اتفاقي كه در ايران ميافتد موجي را در دنيا ايجاد ميكند. وي افزود: انقلاب اسلامي بعد از بعثت پيامبر (ص) بزرگترين اتفاق تاريخ است و بعد از آن نيز جنگ تحميلي و دفاع مظلومانه ملت همين ويژگي را دارد و وقتي مستكبران عالم ديدند مردم ايران با عدالتطلبي و خروج از زير سايه شرق و غرب قيام كرده است، آن ديوانه قدرتطلب را براي حمله به ايران تحريك كردند.
وي حسن ختام سخنانش را به دعا اختصاص داد و خطاب به حاضران در مجلس گفت: من دعايي ميكنم و شما بلند بگوييد آمين و اينگونه دعا كرد «انشاءالله دوره مال مردمخوري به سر خواهد آمد و همه جشن سقوط ظلم و استقرار حكومت عدل مهدوي را برپا خواهيم كرد».
احمدينژاد و يارانش در جستوجوي نامههاي مردمي
همزمان با سخنراني احمدينژاد در مسجد محمديه در بيرون از مسجد خبرهاي ديگري بود. جالبترين بخش حاشيههاي حضور احمدينژاد، اقدام نزديكان او براي گرفتن نامههاي مردمي براي محمود احمدينژاد بود. چند نفر كه خود را كارمندان دفتر محمود احمدينژاد معرفي ميكردند از مردم ميخواستند تا مشكلات و خواسته خود را در نامهاي بنويسند و به آنها بدهند تا به دست احمدينژاد برسانند تا به مشكلات آنها رسيدگي شود. جواني قد بلند كه كاپشني مشكي رنگ شبيه همان كاپشن معروف احمدينژاد به تن داشت روي پله كوتاه جلوي مسجد ايستاده بود و با صداي بلند فرياد زد « هر كسي نامه براي دكتر دارد بياورد ».
فرد ديگري هم توضيح ميداد كه چطور ميتوان يك ديدار خصوصي با احمدينژاد رفت و ميگفت: هر روز از ساعت ٧ تا ٨ صبح و ٥ تا ٦ بعد از ظهر ساعتي كه دكتر از خانه خارج ميشود و باز ميگردد ميتوانيد در ميدان ٧٢ نارمك به ديدن او برويد و مشكلاتشان را با او درميان بگذاريد و مطمئن باشيد كه رسيدگي ميكند. سخنراني احمدينژاد كه تمام شد الهام، جوانفكر و هاشمي ثمره جلوتر از او مسجد را ترك كردند.
ماشين جلوي درب مسجد آمد و احمدينژاد سوار ماشين شد. همان پسر جواني كه مردم را تشويق به نوشتن نامه به احمدينژاد ميكرد با صداي بلند شروع به شعار دادن كرد « به جون هر چي مرده احمدي برميگرده» كه با همراهي ١٠ نفر صداي شعار بلندتر شد. ماشين احمدينژاد در خيابان باريك شيرازي در ميان جمعيت هشتاد تا صد نفري ايستاد، احمدينژاد در لبه در ايستاد و براي مردم دست تكان داد.
هزاره سوم
يكي ديگر از حاشيههاي اين مراسم توزيع يك نشريه تك برگي در ميان جمعيت بود، هفتهنامهاي با نام هزاره سوم در گستره توليد سراسري به مديرمسوولي عليرضا محمد بيگينيا، همان خبرنگار نابينايي كه در نخستين نشست خبري حسن روحاني پس از پيروزي در انتخابات سال ٩٢ حاشيههايي را درست كرده بود. اين نشريه كه مطالبي را عليه سياستهاي هستهاي دولت منتشر كرده بود ياداشتي از علي اكبر جوانفكر نيز داشت.
يادداشتي كه بهشدت از صحبتهاي دولت حسن روحاني عليه احمدينژاد انتقاد كرده بود اما بيشتر انتقاد جوانفكر خطاب به نمايندگان مجلس بود كه در اين روزها صداي انتقادشان از دولت نهم و دهم بلندتر شده و به نوعي با دولت همصدا شدهاند. جوانفكر در اين يادداشت يادآور شده بود نمايندگان مجلس با انتقاد از احمدينژاد به دنبال اين هستند كه در انتخابات اسفند ماه سبد راي خود را پر كنند.