به زبان آمار از رکود خارج شده ایم !
البته خبر های خوش روحانی و مسئولان بلند پایه اقتصادی کشور به اینجا ختم نمی شود ، آنها در آمارهای خود اعلام می کنند که نرخ تورم به حدود 15 درصد و تورم نقطه به نقطه به حدود 10 درصد رسیده است اما حالا سوال این جاست که چرا با وجود اعلام توقف رکود و کاهش نرخ تورم که بارها مورد تایید بانک مرکزی هم قرار گرفته ، مردم تغییری در وضعیت زندگی خود احساس نمی کنند و کالاهای ضروری و مورد مصرف مردم همچنان هزینه های بالا دارند و تولیدکنندگان و کسبه از نبود رونق در کسب و کار می نالند.
رکود در تعریف اقتصادی به دو دوره سهماهه پیاپی رشد منفی در اقتصاد یک کشور اطلاق میشود. به بیان دقیقتر میتوان رکود را به معنای کاهنده بودن رشد تولید ناخالص داخلی واقعی معنا کرد. به عبارت دیگر رشد اقتصادی در این دوره منفي و اثرات آن معمولاً به حدی است که در بخش های مختلف اقتصاد از قبیل رشد تولید ناخالص داخلی ، اشتغال، درآمدهای واقعی، تولید صنعتی و قیمت های عمده و خرده فروشی قابل مشاهده است.
به زبان ساده ترزمانی میتوان ادعا کرد رکوداز بین رفته و رونق اتفاق افتاده که میزان داد و ستد کالا در بازار افزایش یابد و مردم حتما باید قدرت خرید داشته باشند تا در پی آن تولیدکننده هم برای تامین نیاز بازار کالا تولید کند، عدهای در راستای رونق تولید مشغول به کار شوند و مواد اولیه موردنیاز تولید از صنف دیگری تامین شود تا چرخه به حرکت درآید.بنابر این بر اساس آمار ها باید تولید افزایش یابد نرخ اشتغال صعودی باشد و از همه مهمتر قدرت خرید جامعه افزایش یابد تا تولیدات توسط مردم خریداری شود.
اما متاسفانه خروج از رکود مد نظز رییس جمهور تنها درآمار و ارقام است و به صورت عملی و ملموس اتفاق نیافتاده و مردم سطح درآمدشان به حدی است که فقط زنده هستند، نه اینکه زندگی کنند و قدرت خرید ندارند. قدرت خرید مردم پس از افزایش نرخ ارز از هزار و دویست تومان به حدود 3500 تومان به بیش از یک سوم کاهش یافته و تنها افزایش حقوق ها حدود سالانه 15 در صد بوده است .اکنون اکثریت مردم قانع نشدهاند که ما از رکود خارج شدهایم. همخوان نبودن درآمد مردم با نیازهای اساسیشان از دیگر نکاتی است که قابل چشمپوشی نیست آنهایی که میگویند ما از رکود خارج شدهایم مبنایشان چیست؟ آیا بر مبنای اقتصاد کلان عنوان میشود! اگر این طور است کی قرار است بر اقتصاد خرد اثر بگذارد؟ اگر میگویند تورم کاهش یافته مبنایش چیست؟ دولت باید بگوید چه عواملی برای خروج از رکود و رونق زندگی مردم لازم است. رونق اقتصادی را باید در کسب و کار، دم در مغازه و بازار و سر چهارراه دیده شود نه در آمارها .