تئوریهای مدیریتی؛ از احتمال تا 2 روش انتخابی!
مجله آنلاین موبنا؛ سمیه علیاصغری – فرآیند تاسیس، راه اندازی و به ثمر رساندن یک کسب و کار مسیری دشوار و پر ریسک است. موفقیت در این مسیر نیازمند آگاهی از قوانینی خواهد بود که برای هر کسب و کاری چه نوپا و چه کهنه کار ضروری هستند. در واقع می توان اغلب مسائل و مشکلاتی که گریبان مدیران را گرفته است، ناشی از همین مقوله ی عدم وجود آگاهی های قبلی دانست. لازمه ی آغاز و پیشرفت هر کاری کسب دانش ها و مهارت های مورد نیاز است که جز با تحقیق و آموزش میسر نمی شود. کسب و کار های زیادی نیز هستند که به مرور زمان این گونه آگاهی ها را به دست آورده و آن ها را به کار بسته اند. در نتیجه برای اصلاح وضعیت و موفقیت هیچ گاه دیر نیست.
از جمله مهم ترین آگاهی هایی که نیاز است مدیران به فراگیری آن اقدام نمایند، بحث تئوری های مدیریتی است. تئوری های مدیریتی راه کار هایی هستند که به منظور افزایش بازده مجموعه و همچنین بهبود وضعیت ارائه خدمات مورد استفاده قرار می گیرند. مدیری موفق خواهد بود که به تنها یک متد اکتفا نکرده و مجموعی از این روش ها را برای پیشرفت کسب و کار خود به کار گیرد. این جمع بندی نیز بنا به شرایط محیط کار، کارمندان، موقعیت و اهداف کسب و کار تعیین می شوند. تئوری تصادفی، نظریه هرج و مرج و تئوری سیستمی از جمله محبوب ترین نظریه های مدیریتی هستند. البته انواع دیگری نظیر x و y هم وجود دارند که هر یک دیدگاه های متفاوتی را در مورد نحوه مدیریت و اداره یک کسب و کار شامل می شوند.
” تئوری احتمالی”
در این تئوری مدیر تصمیمات خود را بنا بر شرایط موجود تغییر می دهد و هر بار راه کار متفاوتی مناسب با موقعیت را پیش می گیرد. در این روش یک راه کار برای تمامی شرایط اتخاذ نمی شود بلکه به تناسب موقعیت تغییر می یابد. در این متد مدیری موفق خواهد بود که بهترین تصمیم را با علم به مقتضیات و همچنین وضعیت کسب و کار انتخاب کند. البته یکی از مهم ترین عواملی که این تفاوت ها را پر رنگ تر می سازد، روشی است که هر یک از مدیران، زیر و بم های سیستم مدیریتی را فرا گرفته اند. این روش زمانی مفید تر خواهد بود که انعطاف پذیری اداره کننده مجموعه کسب و کار بالا باشد و بتواند خود را با تغییر شرایط تطبیق دهد.
” تئوری سیستمی”
تئوری سیستم چگونگی تاثیر پذیری کسب و کار از کارمندان و همچنین تاثیری که کسب و کار بر کارمندان دارد را مورد بررسی قرار می دهد. یک سیستم متشکل از بخش هایی است که برای دست یابی به هدف واحد، هماهنگ با یکدیگر فعالیت می کنند. تئوری سیستم نظریه ای جهانی است که مدیران با بهره گیری از آن می توانند الگو ها و شرایط متفاوت کسب و کار خود را مورد بررسی قرار دهند. در واقع برنامه های متفاوتی که از جانب اعضا مجموعه ارائه می شوند، توسط این تئوری می توانند جمع بندی شوند و در جهت دست یابی به اهداف کسب و کار مورد بررسی و استفاده قرار گیرند، در حقیقت بستری فراهم می شود تا نیاز ها و کاستی های کسب و کار بهتر مشاهده شود و در نتیجه راه کار های موثر تری نیز برای حصول اهداف در دراز مدت، در اختیار مدیران قرار گیرد.
“تئوری هرج و مرج”
تغییرات امری اجتناب ناپذیر هستند. با وجود این که بسیاری از شرایط و اتفاقاتی که در روند کسب و کار رخ می دهند قابل کنترل هستند اما دسته ای از این پیشامد ها نیز غیر قابل مدیریت اند و این موضوع بسیار طبیعی است. تئوری هرج و مرج بیان می دارد، تغییراتی که طی دوران فعالیت کسب و کار رخ می دهند، اغلب غیر قابل اجتناب و کنترل هستند. زمانی که کسب و کار رشد می کند، به تناسب این رشد نیز مشکلات، دغدغه ها و پیشامد های ممکن افزایش می یابند. در نتیجه این افزایش، مجموعه باید انرژی خود را برای کنترل مراحل جدیدی از مشکلات تقویت کند. با صرف انرژی بیشتر، پایه های قوی تری نیز در راستای حفظ ثبات مجموعه نیاز هستند. در نتیجه کسب و کار همواره در حال پیشرفت و تغییر است و با بهره گیری از این تئوری می توان در برابر این تحولات بهترین رویکرد را اعمال کرد.
“تئوری x و y “
روش های مدیریتی که هر فرد انتخاب می کند به طور ویژه ای با دیدگاه وی در مورد کارمندان هم خوانی دارد. مدیرانی که کارمندان را مانند افراد تنبلی می بینند که نیازمند تذکر دائم هستند اغلب از روش مدیریتی x پیروی می کنند. تئوری y کارمندان را افرادی مسئول می داند که هر کدام با وظیفه خود آشنا بوده و در انجام آن کوتاهی نمی کنند. در نتیجه در این تئوری بر عکس تئوزی قبلی، مدیر بهترین پاداش برای کارکرد مناسب کارمندان را، دست یابی به هدف،پیروزی و رضایت درونی آن ها از خود می داند و کمتر از اعمال زور استفاده می کند. به همین دلیل است که در اغلب موارد تئوری y بهتر از x جواب گو است. تئوری دیگری نیز با عنوان z وجود دارد که آمیخته ای از ویژگی های مدیریتی در سازمان های ژاپنی و سازمان های آمریکایی است و بیشتر با نام تئوری مدیریتی ژاپنی شناخته می شود.
روش های مدیریتی که مختصر به شرح آن ها پرداخته شد، بنا بر شرایط متفاوت هر کسب و کار می توانند به عنوان ابزاری برای موفقیت بیشتر مورد استفاده قرار گیرند. از این رو به تمامی مدیران در هر زمینه کاری توصیه می شود برای ارتقا موقعیت کسب و کار خود به بررسی و اجرای روش های فوق اقدام کنند.
منبع: پول نیوز