اخبار برگزیدهانرژی

مسکّن «کمبود آب» یا زخم تازه بر پیکره طبیعت؟

کمبود آب واژه‌ای آشنا، تلخ و پرتکرار شده است. ایرانیان سال‌هاست با کم‌آبی و خشکسالی به‌عنوان تیتر یک خبرها زندگی می‌کنند. در شرایطی که بسیاری از مناطق کشور از نبود آب آشامیدنی سالم رنج می‌برند، پروژه انتقال آب دریای عمان و خلیج فارس، به‌ویژه برای فلات مرکزی ایران، سال‌هاست سر زبان سیاستمداران و مدیران منابع آب افتاده و مانند یک شمشیر دولبه هم نقطه امید است و هم منشأ نگرانی‌های بزرگ؛ امیدی برای پایان «کمبود آب» و نگرانی برای زیست‌بوم حساس کشور که بیم تخریب دوباره آن می‌رود.

بحران کمبود آب؛ محرک بزرگترین پروژه آبی ایران

به‌گزارش به‌روزترین‌ها تقریباً هیچ پژوهش علمی و گزارشی نیست که از بحران «کمبود آب» در ایران سخن نگوید. ایران با قرارگیری در کمربند خشک زمین و تجربه سه دهه خشکسالی‌ترتیبی، امروز با سرانه آب کمتر از ۱,۰۰۰ مترمکعب در سال، عملاً در جمع کشورهای کم‌آب دنیا (بحران آبی) قرار گرفته است. افت شدید سفره‌های آب زیرزمینی (در برخی مناطق بیش از ۵۰ متر)، خشکیدن تالاب‌ها، شور شدن منابع آب، فرونشست زمین در اصفهان و یزد و شدت گرفتن جنگ آبی بین استان‌ها، همه و همه ریشه در همین کمبود آب دارند.

تحقیقات نشان داده اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، تا سال ۱۴۲۰ بیش از ۷۰ میلیون ایرانی در مناطق با درجه بحران مواجه خواهند بود. در این وضعیت، انتقال آب از منابع شور جنوبی (دریای عمان و خلیج فارس) به مثابه نفس مصنوعی برای مناطق بحران‌زده تلقی می‌شود.

اهداف و شعارهای پروژه انتقال آب؛ پاسخ حکومتی به کمبود آب سرزمین خشک

اهداف انتقال آب دریای عمان مدام در سخنان دولتی، مجلس و کارشناسان تکرار شده‌اند اما همه آن‌ها به یک نقطه ختم می‌شود: برطرف کردن درد بی‌آبی و کمبود آب. شعار اصلی مندرج در همه اسناد این است: «تامین پایدار آب شرب، صنعت و کشاورزی استان‌های مرکزی و شرقی با انتقال آب از جنوب».

این پروژه قرار است با خطوط عظیم لوله (به طول بیش از ۱۵۵۰ کیلومتر)، ایستگاه‌های پمپاژ فوق سنگین، هزاران هکتار تأسیسات آب‌شیرین‌کن و هزینه کلان ارزی، حداقل بخشی از فلات مرکزی کشور را از بحران کمبود آب نجات دهد.

کارشناسان دولتی می‌گویند اگر این پروژه اجرا نشود، مهاجرت جمعیت از مناطق مرکزی غیرقابل مهار خواهد شد و بخش مهمی از اقتصاد، صنعت و حتی امنیت ملی کشور به خطر می‌افتد.

تاریخچه پروژه انتقال آب دریای عمان و خلیج فارس

ایده انتقال آب از جنوب، ریشه در ۵۰ سال گذشته دارد. نخستین مطالعات جامع توسط مؤسسه‌های پژوهشی از دهه ۱۳۵۰ شروع شد. اما نخستین دور جدی عملیات در دهه ۱۳۹۰ با محوریت استان‌های کرمان، یزد و فارس کلید خورد و امروزه بخشی از مسیرها تکمیل شده و بخش‌هایی هنوز در مرحله مطالعه و مناقصه است.

در این سال‌ها میلیاردها دلار اعتبار برای خرید فناوری شیرین‌سازی، خرید لوله، طراحی مسیر و ساخت تأسیسات تخصیص یافته است. سازمان محیط زیست، استانداری‌ها، وزارت نیرو و حتی سپاه پاسداران در بخش‌هایی از پروژه مشارکت دارند. مسیر کلی از بندر جاسک شروع، از میناب و بم می‌گذرد، وارد مس سرچشمه می‌شود و در نهایت استان‌های یزد و اصفهان را هدف قرار می‌دهد.

فناوری و چالش‌های فنی بزرگترین پروژه انتقال آب

پروژه انتقال آب دریای عمان، یک ابرپروژه مهندسی و تکنولوژی است و طبیعتاً چالش‌های فنی بزرگی دارد. لوله‌گذاری در بستر کویر سوزان، عبور خطوط انتقال از رشته‌کوه‌ها و بیابان‌ها، مهار فشار آب و مدیریت جریان‌های گاه چند صد کیلومتری، بخشی از مشکلات است.

همچنین فرآیند شیرین‌سازی و نمک‌زدایی (Desalination) به دانش فنی بسیار پیشرفته نیاز دارد که اغلب تجهیزات آن وارداتی‌اند و هزینه استهلاک و نگهداری فوق‌العاده بالاست. حجم پساب غلیظ نمکی که پس از شیرین‌سازی به دریا بازمی‌گردد نیز چالش بزرگی است و زیست‌بوم دریایی جنوب کشور را تهدید می‌کند.

تمام این اقدامات فقط برای تأمین آب موردنیاز است؛ چون بی‌عملی در برابر کمبود آب مساوی با بحران اجتماعی بی‌سابقه خواهد بود.

حجم بحران کمبود آب، چه استان‌هایی قربانی شده‌اند؟

بر اساس گزارش وزارت نیرو، ۱۵ استان کشور در درجه‌بندی بحران یا تنش آبی قرار گرفته‌اند. میانگین بارندگی ایران در ۵۲ سال اخیر کاهش ۱۸ درصدی و آبدهی رودخانه‌های مهم کشور (مثل زاینده‌رود، کارون، جاجرود) تا ۷۰ درصد کم شده است. جدول زیر، بخشی از استان‌هایی را که بیشترین کمبود آب را دارند، نشان می‌دهد:

استان شهر بحرانی شاخص بحران مهاجرت سالانه
یزد یزد، اردکان ۹ از ۱۰ ۵۶۰۰ خانوار
کرمان سیرجان، بردسیر ۸.۵ از ۱۰ ۶۱۰۰ خانوار
اصفهان اصفهان، نجف‌آباد ۸.۲ از ۱۰ ۵۳۰۰ خانوار
فارس آباده، بوانات ۸ از ۱۰ ۳۴۰۰ خانوار
خراسان جنوبی بیرجند ۷.۷ از ۱۰ ۴۰۰۰ خانوار
منبع: داده‌های این جدول ترکیبی است از بررسی گزارش‌های رسمی وزارت نیرو در سال ۱۴۰۲، مرکز پژوهش‌های مجلس، و خروجی پایگاه داده آبفا استان‌ها (تحلیل تحریریه berouztarinha.ir)

در همه این استان‌ها، مسئله اصلی «کمبود آب» است و باعث شده صنایع یا تعطیل شوند یا با ظرفیت کمتر کار کنند و مردم برای حداقل زندگی دست به مهاجرت بزنند.

مزیت‌های اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی پروژه انتقال آب در رفع کمبود آب

اگر کمی از ابعاد فنی و هزینه‌ها فاصله بگیریم و فقط به نفس پروژه نگاه کنیم، مزیت‌های آن کاملاً ملموس خواهد بود. مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

  • نجات روستاها و جلوگیری از تخلیه جمعیت

روستاهای مرکزی ایران بدون آب محکوم به نابودی‌اند. همین پروژه می‌تواند بقای ساکنان و حتی بازگشت برخی عشایر را رقم بزند.

  • پشتیبانی صنایع بزرگ (فولاد، مس، پتروشیمی)

عمده کارخانه‌های فولاد، کاشی، سرامیک و صنایع معدنی کشور در استان‌های مرکزی فعالیت دارند و ادامه تولید آن‌ها بدون تامین آب ممکن نیست.

  • امنیت غذایی و استقلال تولید داخلی

شکست کشاورزی سنتی در ایران عمدتاً به دلیل کمبود آب بوده است و انتقال پایدار آب می‌تواند بخش زیادی از مزارع کشور را دوباره احیا کند.

  • کاهش فشار بر آب‌های زیرزمینی و توقف فرونشست

هر لیتر آب جدیدی که وارد کشور شود، فرصتی است برای ترمیم منابع آبی زیرزمینی. شهرهایی مانند دشت اصفهان، دشت یزد اردکان، دشت رفسنجان با ادامه برداشت، کاملاً در معرض نابودی هستند.

  • بهبود کیفیت زندگی و کاهش تنش اجتماعی

زندگی با جیره‌بندی آب، داروی تلخی است که بسیاری از مردم تجربه کردند؛ این پروژه می‌تواند این رنج بزرگ را کاهش دهد.

بزرگ‌ترین معایب انتقال آب؛ فهرست چالش‌برانگیز و جواب‌ها

طرح‌های انتقال آب عظیم پیامدهای بزرگ هم دارند:

  • هزینه‌های سرسام‌آور و فشار بر بودجه ملی طبق تحلیل‌های مرکز پژوهش‌های مجلس، هزینه انتقال و شیرین‌سازی هر مترمکعب آب حدود ۱۰ تا ۱۵ برابر آب‌های تجدیدپذیر محلی است. این رقم با افزایش بهای انرژی (برق و سوخت) به سرعت رشد می‌کند و در نهایت هزینه آب‌شرب و صنعتی مصرف‌کننده نیز بالا می‌رود.
  • تأثیر مخرب بر اکوسیستم دریا و ساحل حجم تخلیه پساب نمکی غلیظ در آب‌های ساحلی دریای عمان، می‌تواند گونه‌های حساس را از بین ببرد. حتی برخی شواهد از تغییر PH و مرگ ماهی‌ها و کاهش تنوع زیستی خبر می‌دهند.
  • مصرف عظیم انرژی برق و سوخت تأسیسات پمپاژ و شیرین‌سازیِ عظیم، انرژی‌بر هستند و در شرایط کمبود برق کشور می‌توانند منشأ خاموشی‌های منطقه‌ای شوند.
  • وابستگی بیش از حد مناطق به یک منبع غیرپایدار وقتی همه استان‌های مرکزی به خط انتقال آب متکی شوند، کوچک‌ترین مشکل فنی می‌تواند هزاران خانوار را با بحران کمبود آب روبه‌رو کند.
  • تشدید مهاجرت معکوس و احتمال رشد بی‌رویه جمعیت اگر کمبود آب فقط مسکّن باشد و به الگوی مصرف، اصلاح کشاورزی و مدیریت نپردازیم، تزریق آب باعث بازگشت جمعیت و رشد فشار جدید بر منابع خواهد شد.

تجربه کشورهای دیگر و مقایسه با ایران؛ آیا انتقال آب مسکّن واقعی است؟

مطالعه پروژه‌های انتقال آب در جهان (مثل پروژه ملی انتقال آب جنوب به شمال چین یا شیرین‌سازی آب در کشورهایی مانند عربستان سعودی و اسرائیل) نشان می‌دهد که بدون مدیریت مصرف آب و اصلاح ساختار کشاورزی، صرفاً انتقال آب بحران کمبود آب را حل نمی‌کند؛ بلکه اغلب فقط بحران را عقب می‌اندازد.

در عربستان، بخش زیادی از آب مورد نیاز شرب از دریا تامین می‌شود اما کشاورزی همچنان به گلخانه و محصولات کم‌آب تغییر فرم داده است. در اسرائیل برنامه‌های بازچرخانی آب‌پساب و جلوگیری از هدررفت، دوشادوش پروژه‌های انتقال و شیرین‌سازی اجرا می‌شود. مقایسه نشان می‌دهد ایران صرفاً با انتقال آب بدون تغییر فرهنگ مصرف، موفق نخواهد شد.

راهکارهای مکمل و نقش مردم در مقابله با کمبود آب

بدون نقش مردم و مدیریت مصرف، انتقال آب تنها یک مُسکّن کوتاه‌مدت است. اصلاح الگوی مصرف آب خانگی، آموزش عمومی، قیمت‌گذاری تصاعدی آب (براساس میزان مصرف)، بازچرخانی پساب برای مصارف صنعتی و توسعه کشاورزی هوشمند و کم‌آب‌بر، به عنوان مکمل انتقال آب باید جدی گرفته شود.

پروژه‌های هوشمند کشاورزی، آبیاری تحت‌فشار، کشت گلخانه‌ای و حتی توسعه تصفیه‌خانه‌های محلی برای بازچرخانی پساب بخش مهمی از استراتژی مقابله با بحران کمبود آب است.

آینده پروژه؛ چشم‌انداز ۱۰ ساله رفع کمبود آب

اگر پروژه انتقال آب با تدبیر و همراهی همه ارکان اجرا شود و برنامه‌های مکمل مانند اصلاح الگوی مصرف و بازچرخانی پساب نیز توسعه یابد، آینده فلات مرکزی روشن‌تر خواهد شد. اما اگر نگاه فقط به مسکن فوری باشد، بحران کمبود آب به شکل جدیدتر و جدی‌تری بازخواهد گشت.

پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که حتی با اجرای کامل پروژه، مناطق مرکزی همچنان در تنش آبی خواهند ماند مگر آنکه مصارف اصلاح و کشاورزی سنتی جای خود را به الگوهای نو بدهد.

جدول مقایسه‌ای تجربه جهانی انتقال آب

کشور نوع پروژه موفقیت نسبی نکته کلیدی
چین انتقال آب جنوب به شمال نسبتاً موفق هزینه مالی و اجتماعی بالا
عربستان نمک‌زدایی و انتقال متوسط مصرف انرژی بسیار بالا
رژیم صهیونیستی بازیافت و انتقال آب موفق مدیریت تقاضا و مصرف مؤثر
اسپانیا انتقال بین‌حوضه‌ای کم‌اثر اثر منفی بر اکوسیستم‌ها
منبع: جمع‌بندی گزارش‌های جهانی بانک جهانی، UN Water، و مطالعات پژوهشی سال‌های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳ به همراه تحلیل berouztarinha.ir

پروژه انتقال آب دریای عمان و خلیج فارس به دشت‌های مرکزی، دردی از کمبود آب را دوا می‌کند و می‌تواند کشور را چند سالی از مهاجرت، تعطیلی صنعت و بحران‌های اجتماعی نجات دهد. اما این یک راهبرد بلندمدت نیست و اگر فقط با نگاه مسکن به آن نگریسته شود، نه تنها بحران کمبود آب حل نمی‌شود بلکه به دلایل زیست‌محیطی، مالی و مدیریتی، شاید بحران‌های جدی‌تر و تازه‌ای نیز بر کشور تحمیل کند. نگاه صحیح این است: انتقال آب ابزاری گران، اضطراری و پرخطر برای مقابله با کمبود آب است، نه راه‌حل پایدار. تنها با مدیریت مصرف، آموزش گسترده، ارتقا فناوری‌های بهره‌وری و جلب مشارکت اجتماعی، می‌توان کمبود آب را واقعاً مهار کرد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا