۶ کیلومتر تا مهار بحران کمآبی در کرمان

پروژه اضطراری انتقال آب خلیج فارس به کرمان که امیدها را برای عبور از بحران کمآبی در این استان زنده کرده، حالا تنها ۶ کیلومتر تا تکمیل فاصله دارد؛ اما کمبود نقدینگی میتواند این مسیر کوتاه را طولانی و پرچالش کند.
یک پروژه با نفسهای به شمارهافتاده
به گزارش بهروزترینها زیرزمینی، افت ذخایر سدها و فشار روزافزون بر شهرهای پرجمعیت، سبب شده کمآبی به اصلیترین تهدید زیستی این استان تبدیل شود. آمارهای رسمی میگویند ۲۵ شهر این پهنه بزرگ با تنش آبی روبهرو هستند و شهرهای کرمان و زرند در نقشه بحران کشور، با رنگ قرمز مشخص شدهاند.
در این میان، طرحی که ابتدا از سال ۱۳۹۳ برای انتقال آب از سد خرسان سه طراحی شد، به دلیل معارضان محلی، دشواریهای اجرایی و کمبود اعتبار، نیمهکاره رها شد و بحران همچنان ادامه یافت. اما نقطه عطف در سالهای اخیر، تغییر رویکرد به انتقال اضطراری آب از خط صنعتی خلیج فارس به شهرهای کرمان و رفسنجان بود؛ پروژهای که اکنون بخش بزرگی از آن عملیاتی شده و امید تازهای برای کاهش عطش مرکز کویر ایجاد کرده است.
از صنعت به آشامیدنی
خط انتقال آب خلیج فارس به صنایع جنوب شرق کشور در سال ۱۳۹۹ افتتاح شد و هدفش تأمین آب برای واحدهای صنعتی و معدنی بزرگ بود. اما شدت بحران باعث شد مقرر شود بخشی از این آب برای مصارف شرب اختصاص یابد. این خط از سواحل جنوبی تا قلب فلات مرکزی امتداد دارد و حالا نسخه کوتاهتر و اضطراریاش، مأموریت دارد دستکم برای یک دهه آینده، عطش کرمان و رفسنجان را فروبنشاند.
پروژه اضطراری که از بهمن سال ۱۴۰۱ کلنگزنی شد، طول کلی ۱۲۵ کیلومتر دارد و در گام نخست، باید حدود یک میلیون نفر از شهروندان کرمان و رفسنجان را پوشش دهد. ظرفیت طراحیشده، انتقال یک مترمکعب بر ثانیه آب شیرینشده است؛ آبی که کیفیت آن بالاست اما هزینه تمامشدهاش به دلیل حجم آبگیری از دریا، شیرینسازی و انتقال طولانیمدت، چند برابر منابع متعارف خواهد بود.
وعدهها و توقفها
در ابتدا قرار بود فاز نخست پروژه تا پایان سال ۱۴۰۲ به بهرهبرداری برسد. اما همانطور که در دیگر طرحهای آبرسانی کشور تجربه شده، «وعده» پایدارتر از «عمل» بود. کمبود نقدینگی، پرداختنشدن کامل سهم صنایع و چالشهای اجرایی باعث شد پروژه تقریباً متوقف شود. با این حال، پیگیریهای استانداری و نمایندگان استان، از وزارت نیرو تا شرکت آب نیرو و سایر نهادهای ذیربط، در نهایت کارگاهها را دوباره فعال کرد.
اکنون گزارشها نشان میدهد پیشرفت فیزیکی کل پروژه به ۷۸ درصد رسیده است؛ تصفیهخانه ۹۰ درصد تکمیل شده و طول خطوط اجراشده به ۱۱۹ کیلومتر میرسد. تنها ۶ کیلومتر باقی مانده که به گفته مسئولان، در صورت تأمین فوری منابع، تا پایان مهرماه جاری به بهرهبرداری میرسد. اما تجربههای گذشته از پروژههای مشابه، هشدار میدهد همین فاصله کوتاه، اگر پول نباشد، میتواند ماهها یا حتی سالها طول بکشد.
دخل و خرجِ آبرسانی
برآوردها نشان میدهد سهم صنایع معدنی استان برای این پروژه بیش از ۶۰۰ میلیارد تومان بوده که تاکنون ۲۷۰ میلیارد تومان آن پرداخت شده است. ۲۰۰ میلیارد تومان دیگر هم باید در کوتاهترین زمان اختصاص یابد تا لولهکشی، ایستگاههای پمپاژ و تجهیزات باقیمانده تکمیل شود. در کنار این، استانداری از محل اعتبارات در اختیار و منابع متوازن عمرانی، حدود ۳۳۰ میلیارد تومان تزریق کرده است.

مشکل اما اینجاست که بخش صنعتی، باوجود بهرهبرداری از آب انتقالی و مزایای آن، هنوز سهم قطعی و توافقشده را تسویه نکرده و این موضوع یکی از گلوگاههای اصلی کار است. بدهیهای معوق به پیمانکاران، کارخانههای تولید لوله و سازندگان تجهیزات، زنجیره پیشرفت پروژه را کند کرده است.
کیفیت بالا، هزینه بالا
آبی که از خلیج فارس به کرمان میرسد، محصول آبشیرینکنهای صنعتی است. این کیفیت بالا، برای شرب ایدهآل است اما با هزینه تمامشده بالا همراه خواهد بود. کارشناسان توصیه میکنند این آب صرفاً در مواقع اضطراری مصرف شود و برای تأمین پایدار در بلندمدت، باید پروژههای انتقال آب از منابع سطحی مانند سدها و رودخانهها تکمیل شود.
استاندار کرمان هم تأکید میکند که پرداخت چنین هزینه سنگینی برای آب اضطراری، منطقی است؛ اما استفاده دائمی از آن در سبد مصرف، فشار مالی زیادی به دولت و مردم وارد میکند. به گفته او، «این آب در اصل سهم صنعت است، ولی بخشی از آن برای شرب در نظر گرفته شده تا بحران فعلی را مدیریت کنیم.»
نگاه به ۱۴۱۰
طرح اضطراری پیشبینی کرده که تا سال ۱۴۱۰، ۵۰ میلیون مترمکعب در سال از خلیج فارس به کرمان و رفسنجان منتقل شود. پس از این، باید خطهای اصلی و زیرساختهای بلندمدت تکمیل شوند تا آب سطحی قابل اعتماد، جایگزین منابع رو به زوال زیرزمینی شود. گامهای بعدی، آبرسانی به زرند، سیرجان، انار و دیگر شهرهای استان را هم در بر میگیرد.
تجربه تلخ کمآبی در دیگر نقاط
بحران آبی که کرمان را به مرز اضطرار کشانده، چهرهای آشنا در سراسر ایران دارد. تجربه پایتخت نشان داده کمبود آب نهتنها زندگی روزمره، که امنیت و توسعه شهرها را تهدید میکند. همانطور که پروژه انتقال آب به مناطق مرکزی ایران در حال اجراست، درسهای آن باید مدنظر کرمان هم باشد: مدیریت مصرف، تنوعبخشی به منابع و اجتناب از فرسایش بیشتر منابع زیرزمینی.
نگاه کارشناسان
کارشناسان محیطزیست درباره تکیه بیش از حد بر پروژههای انتقال آب هشدار میدهند. به گفته آنها، هرچند چنین راهحلهایی در کوتاهمدت فشار بحران را کاهش میدهد، اما در بلندمدت بدون مدیریت مصرف و احیای منابع داخلی، دوباره به نقطه اول بازخواهیم گشت. علاوه بر این، انتقالهای بینحوضهای میتواند فشار اکولوژیک بر مبدا ایجاد کند و هزینههای انرژی و مالی هنگفتی به همراه داشته باشد.
از طرف دیگر، جامعهشناسان بر بُعد اجتماعی بحران آب تاکید میکنند. کمآبی، مهاجرت را تسریع میکند، روابط اجتماعی را تحت فشار قرار میدهد و حتی امنیت محلی را تحت تأثیر قرار میدهد. کرمان، با پهنه وسیع و جمعیت سه میلیونی، اگر نتواند آب پایدار تأمین کند، با موج مهاجرت به سمت مناطق شمالی و پربارانتر کشور مواجه خواهد شد.
امید و ابهام
اکنون نگاهها به نیمه مهرماه دوخته شده است؛ جایی که مسئولان وعده دادهاند اولین جرعه از آب خلیج فارس وارد شبکه شرب کرمان شود. اما هنوز ابهاماتی وجود دارد: آیا اعتبارات باقیمانده بهموقع تأمین خواهد شد؟ آیا صنایع معدنی سهم خود را کامل پرداخت میکنند؟ آیا هزینههای بهرهبرداری این آب گران، بر دوش مشترکان خواهد افتاد؟
در این میان، به نظر میرسد مردم کرمان بیش از آنکه چشم به عددها و درصدهای پیشرفت بدوزند، منتظرند شیرهای خانهشان در روزهای اوج گرما خشک نماند.
پروژه انتقال اضطراری آب خلیج فارس به کرمان، نمونهای بارز از تقاطع سیاست، اقتصاد و محیطزیست است. طرحی که میتواند بحران را موقتاً آرام کند، اما خودش به دلیل پیچیدگیهای مالی و مدیریتی، در معرض تأخیر و توقف است. تجربههای مشابه در کشور نشان دادهاند که موفقیت پایدار تنها در صورت تکمیل اقدامات مکمل ــ از جمله مدیریت مصرف، توسعه منابع جایگزین و تأمین مالی شفاف ــ تضمین میشود. تا آن روز، فاصله ۶ کیلومتر مانده به مقصد، شاید مهمترین قطعه لولهای باشد که چشم میلیونها نفر آن را دنبال میکند.