بارورسازی ابرها تا چه حد میتواند بحران آب ایران را آرام کند؟

خشکسالی، کاهش بارش و فشار بیسابقه بر منابع آبی کشور در سالهای اخیر باعث شده نگاهها به سمت راهکارهای نوآورانه از جمله «بارورسازی ابرها» جلب شود. این فناوری با تحریک سامانههای ابری برای تولید بارش بیشتر، میتواند در شرایط خاص نقش مکملی در مدیریت بحران ایفا کند. اما سؤال کلیدی اینجاست: آیا این روش قادر است واقعاً بحران آب ایران را کاهش دهد، یا صرفاً مُسکن کوتاهمدتی بر یک مشکل ساختاری است؟
نقش بارورسازی در مدیریت بحران آب
به گزارش بهروزترینها بارورسازی ابرها یا Cloud Seeding فرآیندی است که طی آن با تزریق مواد شیمیایی مانند یدید نقره یا نمکهای خاص، ساختار میکروفیزیکی ابر تغییر کرده و احتمال بارش افزایش مییابد. این روش در ایران از دهه ۱۳۷۰ مورد استفاده قرار گرفته است، اما همانطور که کارشناسان میگویند، تأثیر آن وابسته به حضور سامانههای ابری بارشزا در منطقه است؛ هر ابری بارورسازیپذیر نیست.
در شرایطی که بارشهای طبیعی کاهش یافته و سازمانهای مسئول از بحران آب تهران و دیگر نقاط کشور خبر میدهند، این فناوری جذابیت بیشتری یافته است. با این حال متخصصان تأکید دارند که مدیریت مصرف و استفاده از پساب تصفیهشده همچنان باید اولویت اصلی باشد.
شرایط لازم برای موفقیت
اجرای عملیات بارورسازی نیازمند مجموعهای از پیششرطهای علمی و فنی است:
- دمای مناسب ابر: معمولاً بین منفی ۵ تا منفی ۱۵ درجه سانتیگراد برای تشکیل کریستالهای یخ مؤثر است.
- ضخامت کافی ابر: هرچه ضریب بارشزایی طبیعی بیشتر باشد، اثربخشی عملیات بالاتر میرود.
- محتوای آب مایع (LWC): میزان آب قابل بارش در ابر عامل اصلی توجیه عملیات است.
هرگونه فقدان این شرایط میتواند اثرگذاری عملیات را تا حد زیادی کاهش دهد.
تجربه جهانی
طبق آمار سازمان جهانی هواشناسی (WMO)، بیش از ۷۰ کشور جهان تاکنون بارورسازی را آزمایش کردهاند و حدود ۳۹ کشور آن را به شکل مستمر انجام میدهند. اهداف این پروژهها تنها افزایش بارش نیست؛ در برخی مناطق از این فناوری برای جلوگیری از بارش در زمان خاص (مثلاً رویدادهای حساس)، کاهش تگرگ یا افزایش حجم آب پشت سدها به منظور بهرهبرداری نیروگاههای برقآبی استفاده میشود.
کشورهایی مانند آمریکا، چین و امارات با سرمایهگذاری سنگین در تجهیزات پیشرفته و توسعه الگوریتمهای پیشبینی دقیق، توانستهاند اثربخشی پروژهها را بالا ببرند.
چالشهای ایران
ایران با وجود تجربه بیش از دو دهه در این حوزه، با مشکلاتی روبهروست:
- کمبود زیرساخت پیشرفته: هواپیماها، پهپادهای تخصصی، ژنراتورهای زمینی و رادارهای هواشناسی نیازمند بهروزرسانی هستند.
- فرسودگی تجهیزات قدیمی: بسیاری از ابزارها بیش از ۲۰ سال عمر دارند و دقت آنها کاهش یافته است.
- شرایط تحریم: واردات تجهیزات و مواد شیمیایی دشوار و پرهزینه است.
با این حال، پیشرفتهایی از جمله ساخت فلرهای درجاسوز داخلی، توسعه پهپادهای بومی و بهروزرسانی نرمافزار و سختافزار رادارهای هواشناسی در سالهای اخیر صورت گرفته است.
تأثیر واقعی بر بحران آب
براساس تجربه پروژههای داخلی، بارورسازی در سالهایی که الگوی بارش طبیعی مطلوبتر است، اثربخشی بیشتری دارد. در دورههای خشکسالی شدید، این فناوری نمیتواند جایگزین راهبردهای بنیادی مدیریت آب شود و تنها به عنوان یک مکمل عمل میکند.
مهمترین نگرانی کارشناسان، انتظارات غیرواقعی از این روش است؛ اگر جامعه و تصمیمگیران آن را به عنوان «راهحل اصلی» ببینند، برنامهریزیهای اساسی در بخش اصلاح الگوی مصرف، بهبود راندمان کشاورزی و بازچرخانی آب به تعویق میافتد.
جمعبندی
بارورسازی ابرها ابزاری است که در صورت برنامهریزی علمی، تأمین زیرساخت و واقعبینی میتواند بخشی از فشار بحران آب را کاهش دهد. اما این فناوری به تنهایی قادر به حل مشکل نیست. بحران آب ایران ریشه در رفتار مصرف، ضعف مدیریت منابع و تغییرات اقلیمی دارد. بنابراین، بارورسازی باید در کنار مجموعهای از سیاستهای پایدار و بهروز مدیریت آب استفاده شود تا تأثیر ملموس و بلندمدت داشته باشد.